امروز : جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۶
سرویس : فرهنگ و هنر زمان :   ۱۳۹۹/۵/۱۹ - ۱۱:۳۵ شناسه خبر : ۸۲۶۶

بنای یِکه برج، سوادکوه مازندران وارش نیوز از بنای یِکه برج، سوادکوه مازندران با مصاحبه از با باستان شناس و تاریخ شناس حوزه سوادکوه گزارش می دهد.

*لطفا موقعیت قرارگیری بنای یکه برج  را به لحاظ جغرافیایی و کاربرد این برج را  تشریح فرمایید؟ 

_ بنای باستانی یکه برج که با توجه به موقعیت قرارگیری اش می تواند کاربری برج دیدبانی را داشته باشد، در بالادست قلعه چلدر در جنوب شرقی آن قرار دارد و در شمال غربی این بنا نیز روستای امروزی ورسک دیده می شود. از تهران به سمت مازندران بعد از گذر از گردنه گدوک و اشراف بصری به برج دلکینگه و سپری کردن مسیر سه خط طلا در سمت راست جاده امروزی سوادکوه که یکی از محورهای آسفالته تهران شمال است، قلعه چلدر و در بالادست آن بنای یکه برج را می توان دید. این بنا در ارتفاع    2025 متری از سطح دریا قرار دارد. مختصات جغرافیایی این بنا  N 35° 53’ 41,51” و E 52° 59’29,55”   می باشد که یکی از بناهای مرتفع در منطقه سوادکوه است. این برج از بناهای بالای 2000 متری از سطح دریا در منطقه در کنار برج دلکینگه و بقایای به جا مانده از بنایی بر فراز قلعه ارفه، در شهرستان سوادکوه به حساب می آید. 
دسترسی به بنای یکه برج
این بنا در فاصله حدود 400 متری در شیبی تند از قلعه چلدر در جبهه شرقی قرار دارد. برای رسیدن به بنای یکه برج باید شیبی حدود 30 درجه را به بالا به سوی جبهه جنوب غربی صعود کرد. بر روی سطح صخره ای نامنظم (عوارض طبیعی) برج کوچک یکه برج دیده می شود. انتخاب این فضا و بستر صخره ای کمی بحث برانگیز است؛ صخره هایی به ظاهر سست اما نشان از مقاومت بالایی در طی قرون داشته است. در حال حاضر برای رسیدن به داخل بنا باید از جبهه جنوبی بنا که سطح گسترده ای از آوار دیده می شود، ورود کرد.


🔹شنیده ها حکایت از هجوم حفاران غیرمجاز و تخریب بنا دارد، آیا چنین دستبردی صحت دارد؟ 

_ متاسفانه با تخریب حفاران غیر مجاز زیرسازی ورودی دیده نمی شود و هنوز سئوال بر این است هدف حفاران غیر مجاز از نابودی سازه ها چیست؟ آیا این توحش در برابر فرهنگ و تمدن نمی باشد؟

🔹آیا در کتب تاریخی یا تاریخ شفاهی منطقه افسانه یا روایت یا حقیقتی از تاریخ یکه برج وجود دارد و آیا اصلا به ثبت ملی رسیده است؟ 

_ در مورد تاریخ بنای یکه برج هیچ اطلاعاتی در دست نیست. این بنا حتی به ثبت ملی نرسیده است. شاید در منابع دوران قاجار یعنی در سفرنامه ناصرالدین شاه به مازندران در گفته هاشان که بر فراز کوهها از گردنه گدوک برج و باروهایی دیده می شود، در مورد این برج هم صدق کند. البته باید در نظر گرفت در این مسیر یعنی گردنه گدوک تا منطقه ورسک امروزی سه بنا در جاده بر فراز کوهها دیده میشود که برج دلکینگه در سمت چپ بالادست کوه و بعد در تنگه چلدر قلعه چلدر قرار دارند و همچنین بر فراز کوههای سمت راست برج یکه برج دیده می شود. دو برج دلکینگه و یکه برج در ارتفاعی بالاتر از قلعه چلدر دارند. همچنین در کتاب از استارا تا استر آباد نیز نه به نام این بنا بلکه به وجود این برجها در ارتفاعات منطقه اشاره شده است. 

🔹 اگر اطلاعاتی از روایی تاریخ این برج وجود ندارد، چگونه نام یکه برج برآن نهاده شد و آیا شباهتی از نظر معماری بین برج مذکور و سایر ابنیه های باستانی وجود دارد ؟ 

_ اما نام گذاری برج یکه برج را برای اولین بار در کتاب احمد باوند سوادکوهی می بینیم که برگرفته از اطلاعات محلی و نام گذاری های مردم منطقه است. بنای یکه برج با توجه به شکل و ساختار اش و همچنین مصالح به کار رفته در آن می تواند هم عصر با قلعه چلدر و ابنیه دیگر منطقه باشد که کاربرد نظامی و دیدبانی داشته است. تنها تفاوت این بنا با بقیه ابنیه شناخته شده در منطقه در ساختار پلان است که هیچ حالت منحنی و ساختار دواری در فرم و شکل ندارد و یک ساختمان ساده مستطیل شکل و با پوشش سقف مسطح است.  یکی از ضعفهای ابنیه باستانی سوادکوه در این است که بناهایی چون قلعه ها و برجهای مورد بحث، آبادی هایی در اطرافشان نداشته اند و نزدیک ترین آبادی ها تقریبا بیش از 5 کیلومتر با خود اثر فاصله داشته است. به همین دلیل حتی در سفرنامه ناصرالدین شاه از این ابنیه برج و باروهایی یاد می شود که بر فراز کوه ها هستند. برای مثال یک نمونه نابودی و تغییر جایگاه روستایی را در عباس آباد می بینیم. نام عباس آباد را به ظاهر در دوران صفوی به کار برده اند و این منطقه بین اوریم و ورسک امروزی بوده است. بعد از دوران ساخت راه آهن و تشکیل روستای ورسک تمام عباس آبادی ها به ورسک آمدند و به نوعی خواستگاهشان را رها کردند. این جابه جایی ها مصادف شده است با فراموشی زادگاهها، به همین دلیل است که بناهای سوادکوه بیشترشان با نام برجهایی بر فراز کوه معرفی شده است و به دلیل عدم حفاری های باستان شناسی و ضعف

در مطالعات دقیق این ابنیه بی نام و نشان مانده اند و کار را برای تاریخگذاری و حتی برگزیدن یک نام برازنده بر این ساختارهای با اهمیت معماری سخت می کند. 


🔹آیا کاوش یا پژوهش و گمانه زنی و استقرار کارگاه و مطالعات عمیق در خصوص یکه برج انجام گرفت؟ 

در این بنای تاریخی هیچ اقدام باستان شناسی ای صورت نگرفته است. تنها بررسی میدانی و طرح اولیه معماری این بنا به وسیله احمد باوند سوادکوهی و طرح های نقشه های نهایی توسط محمد کشاورز دیوکلایی انجام شد. این بنا هنوز به ثبت ملی در فهرست ابنیه و آثار میراث فرهنگی ایران در نیامده است. در بررسی های سطحی به سفالهای قرمز رنگ و بودن طرح و نقش و نگار برخورد کرده ایم که به مانند بیشتر ابنیه منطقه کاربردهای مسکونی داشته اند. برای مثال، کاسه، خمره، پیاله، شمعدان و غیره و غیره. 
ارتباط سازه ای با ابنیه نزدیک به آن

 

🔹جهات چهارگانه برج یکه برج در مجاورت با کدام نواحی و در راستای کدام برج و باروها قرار دارد؟ 

_ در این تصویر و عکس هوایی نقطه قرمزی جایگاه بنای یکه برج را نشان می دهد و در جنوب غرب اشراف کامل به قلعه چلدر و روستای امروزی ورسک دارد و در جبهه غربی دید کامل به قلعه گردن در ارتفاعات اوریم دارد.
در راستای مطالعات جغرافیایی این منطقه و موقعیت قرار گیری این بنا در منطقه و ارتباط این ابنیه با همدیگر، نسبت به برج دلکینگه، قلعه چلدر و قلعه گردن در ارتفاعات روستای اوریم که از بنای یکه برج به همه اینها دید کامل وجود دارد، بنای یکه برج بالاتر از همه قرارگرفته و اشراف بسیار عالی ای به منطقه و این سه بنای نزدیک به خود دارد. این گونه سازه ها با مساحت کوچک خود نقش بسزایی در کنترل و خبررسانی ها داشته  و دارند. قرار گیری بنایی بر نقطه ای از یال کوه و تمرکز بر ابنیه دور و نزدیک آن می تواند اهمیت آن و کاربرد به سزای آن را برساند. بنای یکه برج اگر در مرکز یک دایره قرار بگیرد، در شمال شورکچال، در غرب قلعه اولاد اوریم، در جنوب غرب قلعه چلدر ، در جنوب برج دلکینگه و گردنه گدوک و در انتها در جنوب شرقی خود برج بالای قله قدمگاه را در محیط و شعاع های ذکر شده زیر نظر دارد.  این ارتباط بناها، فقط در این خط سیر نیست بلکه تا امتداد کوه آرم می رود که از طریق قله قدمگاه و از آرِم به مسیر چاشم ادامه دارد. به نوعی بنای یکه برج در نقطه ای قرار دارد که دو مسیر دسترسی را به هم وصل می کند که به موازات هم حرکت می کنند. همچنین با قلعه بند بن روستای کمرود کوشک یا قدمگاه در ارتباط بوده اند. به نوعی از بنای یکه برج به قدمگاه و از آنجا به کومس ارتباط داشته اند.

 

🔹آیا می توانید اطلاعاتی از شیوه معماری و اشکال هندسی بنا را بگونه ای بیان کنید که تجسمی ذهنی از شبیه سازی آن باشد؟ 

_ بنای یکه برج با مساحت 46 متر مربع در ارتفاعات 2025 متری از سطح آبهای آزاد با پلانی مستطیل شکل و با طول 7.5 در 6.2 متر در نقطه ای بسیار سوق الجیشی در منطقه کوهستانی جنوب شهرستان سوادکوه قرار دارد. کشیدگی بنا و جهت ورودی بنا شمالی جنوبی است. ارتفاع بنا در وضع موجود و در بالاترین نقطه به جای مانده 5متر است. ورودی را می شود در جبهه جنوبی در نظر گرفت. اثری از پنجره و یا طاقچه در دیوارهای غربی و شمالی دیده نمی شود و فقط می شود پیش بینی کرد که در دیوار شرقی بقایای پنجره وجود داشته است. این بنا از نظر شکل و فرم پلان بسیار ساده است و تنها تفاوت این بنای کوچک با سایر ابنیه منطقه در فرم نا مدور است که در بقیه ابنیه یا در طرح کلی و یا در گوشه هایی استفاده از شکل های مدور همانند ورودی ها و یا برجهای توپر دیده می شود. شاید به راحتی می توان گفت این بنا تنها بنای شهرستان سوادکوه است که فرم تخت مستطیلی دارد که از دوران اواخر ساسانیان برجای مانده است. مساحت داخل بنا به 21 متر مربع می رسد و حجم کلی بنا 232 متر مکعب است. این برآوردها برای شناخت و مقاومت و چیدمان مصالح به کار رفته در بخش استاتیک فیزیکی بنا قابل مطالعه است. تقسیم نیروها و تناسب درست در ساختار و استفاده درست از مصالح بوده که تا به امروز این ابنیه را سرپا نگه داشته است.  
در بخش بیرونی این سازه مسئله ای که توجه را جلب می کند، عدم حضور اندود است. فقط لاشه سنگ ها با بند کشی دیده می شود و هیچ اثری از اندود دیده نمی شود. مطمئنا تا این حد اندود بیرونی ساختمان ریزش نکرده است. مسئله ای که در بنای کنگلو دیده شده و حتی برج دلکینگه، که اندود بیرونی ریزش کرده اما بقایایی از آن در جاهای مختلف دیواره ها دیده می شوند. 
در داخل نیز اندود نازکی وجود داشته که در حال حاضر بخش اعظم آن ریزش کرده است.

 

🔹در خصوص ساختار سازه ای این بنا با مطالعات سطحی و رؤیت چشمی چه تعریفی از سازه برج یکه برج دارید؟ 

_در تحلیل عناصر سازه ای می توانیم به بررسی پی، کف ساختمان، دیوارها و در آخر به پوشش سقف اشاره کنیم.
پی. پی این بنا بر روی ع

وارض طبیعی بسیار ناهمگون بنا گردیده شده است. بر روی صخره هایی که بسیار شکننده هستند، اما کمک شایانی به نگهداری دیواره بنا و کف ساختمان برای اتصالات کرده است.

کف ساختمان. کف ساختمان در حال حاضر به علت حجم بالای آوار قابل رویت نیست. به همین دلیل نمی شود به ارتفاع دقیق ساختمان رسید. اما از بیرون و با اندازه گیری ارتفاع دیوار و پی، می توان به حدود کف سازی پی برد. معمولا سازه هایی که بر روی عوارض طبیعی برپا می شوند در زیر کف سازی داخلی ساختمان بی نظمی در ارتفاع دارند، به همین دلیل در بخشهایی ملات بیشتری نیاز است که سطح مقطع آن یکی باشد. کف این بنا نیز مطمئنا از مصالح مورد استفاده در ساختمان ملات گچ و به صورت اندود و صاف بوده است.
دیوارها.  دیوارهای این بنا از جنس سنگ لاشه و ملات گچ نیمکوب هستند. دیوارهایی که سه بخش آن سالم مانده و ساختار بنا را تعریف می کنند. در جبهه جنوبی این بنا تخریب دیوار جنوبی را می بینیم که به ظاهر ورودی بنا در این بخش بوده که امروز به خرابه ای بدل شده است. ضخامت دیوارها حدود 1.20 متر است که به نظر در دیوار شرقی بقایای پنجره دیده می شود. 
سقف.  خوشبختانه در کنج یکی از چهار زاویه این بنا شاهد بخش کوچکی از باقی مانده سقف هستیم. حضور سقف در سازه نه تنها سازه را از گزنده اسیبها دور نگه می دارد، بلکه در طی قرون اگر سازه ای پا برجا باشد، برای مطالعات معماری کمک شایانی می کند برای فهم دقیق در مورد ارتفاع دقیق ساختمان از پی تا سقف. 


🔹سوالی که ذهن بنده را بعنوان دوستدار آثار باستانی به خود مشغول کرده، چرا اغلب ابنیه های باستانی سوادکوه، تهی از سقف هستند؟ 

_مسئله بعدی نیز در مازندران و در قلعه ها به دلیل گذر زمان و آسیبهای طبیعی چون زلزله، بارندگی های شدید، مه و برف سنگین بیشتر بناهای شهرستان سوادکوه بدون پوشش سقف مانده اند. به همین دلیل نمی شود به راحتی از نوع پوشش صحبت کرد، به دلیل نابودی و تخریب آنها، اما چندی قبل در راستانی سقف قلعه چلدر در پایین دست بنای یکه برج به نشانه هایی از سقف مسطح و کنگره دار برخورد کردیم که شاید بتواند شروع خوبی برای شناخت سقف در معماری قلعه های باستانی سوادکوه باشد. تنها قسمتی از سازه که بخش کوچکی از پوشش سقف دیده می شود، در کنج دیوارهای شمالی و غربی، جایی که دو دیوار به هم متصل می شوند، باقی مانده است. ریزش این قسمت از سازه برابر است با نامفهوم ماند پوشش سقف بنا و همچنین از دست دادند ارتفاع دقیق بنا.
سقف بنای یکه برج مسطح و تخت است و هیچ عنصر سازه ای و تزیینی ای ندارد. و با این پوشش، پلان بنا با کلاسیک ترین شکل اش بنا گردیده شده است. نمی توان این بنا را ناچیز در نظر گرفت، شاید عظمت بناهای موجود در غار قلعه اسپهبد خورشید را نداشته باشد، و یا شکل و ساختار تزییناتی و ساختمانی قلعه چلدر و یا فرمی هنرمندانه همانند بنای زیبای کنگلو، اما ساختاری بسیار مستحکم دارد که مشخص و واضح است.


🔹از مصالح بکاررفته و ویژگی‌های ساخت آن توضیح فرمایید؟ 

_ در داخل بنا در بخش مرکزی دیواره ها تو رفتگی ای دیده می شود که به نوعی ضخامت دیوار در این بخش تغییر می کند. این بخش مطمئنا جنبه سازه ای دارد، اما شاید کاربرد دیگری داشته باشد که بدون مطالعات بیشتر نمی شود دلیل قطعی این نوع ساخت را بیان کرد.
مسئله بعدی نیز استفاده ملات بیشتر در کنجها است، که به صورت عمدی این اتفاق افتاده، زیرا در این بنا هیچ اثری از چوب دیده نمی شود و این نوع کنج سازی بی شک برای حفاظت کل ساختمان است و به نوعی این حجم زیاد ملات در کنجها، باعث می شود نیروهای کششی از دیوارها به کنجها وارد نشود و این اتفاق را تا به امروز شاهد هستیم که کنجها سالم باقی مانده اند. عدم استفاده از چوب در این سازه یکی به دلیل مساحت کم آن است و شاید تفاوت در ساختار این بنا با دیگر ابنیه دیگر منطقه، دلیل بر عجله در ساخت این بنا باشد. سئوالهای فراوانی وجود دارد که به مطالعات میدانی و پیمایش اطراف این بنا به دلایل در تشابهات و تفاوتها می شود پی برد.
مسئله دیگری که ذهن را درگیر می کند عدم وجود اندود بیرونی است. این می توانست به دلیل امنیتی اتفاق افتاده باشد. زیرا این بنا از دور بیشتر شبیه به یک تخته سنگ است. و به نوعی با محیط استتار شده است. دلیل پلان مستطیلی این بنا نیز شاید برای استتار بوده باشد که به ظاهر از دور شبیه به تخته سنگ است. 


🔹در بازدید از یکه برج چه آسیبهای بر این بنا وارد شده است که مشهود می باشد؟ 

 

_از آسیبهای وارده به بنای یکه برج می توانیم به تخریب های انسانی و ریزش بنا اشاره کنیم. نفوذ رطوبت و سرمای شدید منطقه نیز از داخل ترکهایی بر دیواره ها وارد کرده است که می تواند شدت تخریب را سریعتر و بیشتر کند. ریزش سقف و نامفهوم ماندن ورودی یا ورودی ها یکی دیگر از آسیبهای به وجود آمده است. در کنار این آسیبها می توان به آسیبهای بیولوژی نیز اشاره نمود

که رویش گیاهان و گل سنگ را در سطوح به همراه دارد. 
یکی از دلایل ترکهای عمیق و سرتاسری در بنای یکه برج عدم استفاده از چوب به صورت تیرهای افقی در داخل دیواره بنا است. این امر باعث گردیده نیروها و فشارها در ساختمان باقی بمانند و آرام آرام ایجاد ترک کنند. 
مسئله بعدی نیز استفاده از سنگهایی با ابعاد بزرگ در بالاترین قسمتهای دیوار است. این خود فشار زیادی به ردیف چینی های سنگی زیرین خود می آورد.

بنای یکه برج بسیار منظم ساخته شده اما کمی سرعت و عجله و حتی دلشورگی در ساخت آن به نظر می رسد.

🔹از امتداد برج و لاروهای بالادست سوادکوه بر افراز قله های صعب العبور چه نتیجه ای می گیرید؟ 

_شکل و ساختار این ابنیه و ابنیه دیگر منطقه که از برج دلکینگه آغاز و تا تنگه دوآب ساخت و ساز وجود دارد، به شکلی است که می توان با توجه به ورودی ها و ساختار و فرم قرارگیری این ابنیه در کنار هم، جهت آنها را رو به مازندران در نظر گرفت. به نوعی می توان این مثال را به مانند جاده ای یک طرفه تشبیه کرد که ورود به آن اهمیت داشته است. زیرا زیر نظر بوده است. قرار گیری این ابنیه در آن ارتفاعات امنیت منطقه را دوچندان می کرده اند و می دانیم با این چیدمان برج و بارو سازی در منطقه کاربرد دیدبانی نیز داشته اند. یکه برج تنها و به دور از هر ساخت و سازی در بالاترین قسمتهای کوه فرمانروایی می کند. بنای یکه برج نیاز به حفاظت و مرمتهای اساسی دارد که بتوانیم آن را همچنان بلندترین بنای منطقه از لحاظ ارتفاعی بدانیم.

 

پرسشگر: عبدالله شهمیر شورمستی
کارشناسان : احمد باوند سوادکوهی، محمد کشاورز دیوکلایی

ارسال نظر

نام :
ایمیل:(اختیاری)
متن نظر:
ارسال

• نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.


• نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.


آخرین اخبار
بیشتر