بر این اساس، هفته پدافند غیرعامل شاید فرصتی برای بیان برخی نکات باشد که یا تا به امروز به شکل مستقیم و صریح بیان نشده و یا اگر هم بیان شده، موضوعات بر اساس مسائل پدافندی نبوده و غیر از چند تعریف نامفهوم، چیزی از این داستان نمیدانیم.
موضوع پدافند غیرعامل شاید اگر برای بسیاری از استانهای کشور، امری بدون هیجان و غیرقابل ضرورت باشد(که نیست) برای ما شمالیها، به یک موضوع حیاتی بدل شده است، در تعریف پدافند غیرعامل آمده است " پدافند غیر عامل به مجموعه اقدامات غیر مسلحانه ای که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیت های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدها و اقدامات نظامی دشمن می شود".
حال بیاید این تعاریف را بومی کنیم، با بومی کردن این تعاریف در مییابیم که آیا ادعای فوق، درست بوده یا خیر.
همانگونه که در تعریف آمده است هرگونه عواملی که موجب افزایش بازدارندگی و کاهش آسیبپذیری میشود، موضوعی که به عنوان مثال در مازندران میتواند یک جنبه استراتژیک داشته باشد و نیاز این روزهای کشور و استانهای شمالی را برطرف کند، موضوعی به نام تولید مرغ "لاین". اینکه چرا و از کجا بدین جا رسیدهایم که در عرض این سالها، تولیدات این مرغ گوشتی، به کمترین میزان دهههای اخیر خود رسیده است جای بحث دارد، موضوعی که اتفاقا باید بر روی آن به جای مبحث پدافندی، دیگر مباحث آفندی صورت گیرد و کار از لاک دفاعی گذشته و باید به خط هجوم برویم.
به جنگلهای شمال کشور سری میزنیم، قاچاق چوب و آفات بیشماری که درختان جنگلهای هیرکانی را یکی پس از دیگری از چرخه طبیعت خارج میکند و ما همچنان با چند سم و علفکش به سراغ آنها میرویم و حتی موضوعی آفندی به نام زراعت چوب هم بر روی کاغذ مانده است.
مازندران و استانهای شمالی کشور، چه بخواهیم و چه نخواهیم، به دلیل ماهیت آب و هواییشان، درگیر سیل، باران، رانش و ریزش هستند، موضوعی که سالها است هر سال، خسارتهای عجیب میلیاردی وارد میکند و راهی برای کاهش این مشکل وجود ندارد و یا اینکه اگر راهی هست، مسئول در تراز رفع این مشکل در مسند تصمیمگیری و اجرا دیده نمیشود.
موضوع زباله و پسماندهای مازندران نیز این روزها به یکی از مهمترین مبحث مازندران بدل شده، موضوعی که در این استان و استانهای شمالی کشور، خسارتهای پنهان و جبرانناپذیری وارد کرده است، تولید روزانه چندین لیتر شیرآبه به جهت تولید روزانه چندصد تن زباله، موضوع کوچک و قابل پنهان کردنی نیست که بتوان به آسانی از آن گذشت و با این وجود، همچنان چشممان را به زبالهسوزی بستیم که در دنیا در حال منسوخ شدن است و هنوز هم زباله سوز ساری راه به جایی نبرده است، یک مکان دفن زباله نداریم و اماکن دپوی زباله، روز به روز بدتر از گذشته شده است.
از تغییر کاربریها و بستن چشمهایمان که نگذارید بگوییم، تغییر کاربریها در مازندران به حدی گسترده است که دیگر مسئولان استانهای شمالی را برای پیگیری مسخ کرده، نه تنها پیگیر نمیشوند که در برخی اوقات آن را ضروری نیز میدانند. تغییر کاربریهایی که دیگر نه تنها در کوهها، بلکه در همین نزدیکی، مقابل چشمهایمان به وقوع میپیوندد و از مسئولان و تصمیمهای پدافندیشان خبری نیست.
کمآبی و خشکسالی که خود آغازگر بسیاری از تنشها و چالشهای اجتماعی و سیاسی در جامعه به ویژه برای استانهای شمالی است، نیز نباید به آسانی گذشت، موضوعی که به طور مستقیم با زندگی مردم رابطه دارد، چرا که شغل اصلی بسیاری از مردم خطه شمال، کشاورزی و دامپروری است که به صورت مستقیم با آب در ارتباط است و هرگونه چالش در این مسیر، تنشزا خواهد بود.
این موضوعات بخش قابل توجه موضوعات پدافندی در قسم سخت آن محسوب میشود، بگذارید پدافند در قسم نرم را روزهای آینده با هم صحبت کنیم، موضوعی که به مراتب مهمتر از بخش سخت آن است و با امید و اعتماد مردم جامعه، ارتباط مستقیمی دارد.
پدافند غیرعامل، موضوع جدی و قابل توجهی است اگر جدی گرفته شود.
ابوالقاسم فرجی
پ/