اختصاصی وارش نیوز؛ سقوط آزاد طلای سیاه با رکورد میانگین 10 میلیون بشکه در روز دلایل متعددی دارد، کاهش شدید تقاضای مصرف کنندگان به ویژه در شرق آسیا، اعمال شرایط قرنطینه در بسیاری از کشورها، استمرار بر تولید و عرضه نفت خام در شرایط کمبود تقاضا و سرانجام رکود و توقف شبکه گسترده حل و نقل زمینی و هوایی در دنیا باعث شد تا قیمت نفت و مشتقات آن افت حداکثری خود را تجربه کند.
سوای دلایل منطقی در کاهش شدید قیمت نفت اما برخی کارشناسان شواهدی را مبنی بر وجود دست های پشت پرده در عمدی بودن کاهش تولید نقل می کنند. نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و گفت و گوهای پشت پرده
پوتین، ترامپ و بن سلمان، عدم توافق مشکوک سران اپک و سایر تولید کنندگان بر سر کاهش تولید و بررسی چرایی کاهش تولید از سوی تولید کنندگان علیرغم پیش بینی نزول تقاضا از فرضیات مطرح شده در این ماجرا است اما فارغ از این تحولات یکی از پیامدهای محتمل و معمول کاهش قیمت جهانی نفت را باید در بازار طلا و ارز جستجو کرد. نوسانات و کاهش جهانی این دو شاخص گواه این مدعاست. حال سوال اینجاست که چرا علیرغم کاهش قیمت دلار و طلا در بازارهای جهانی این متغیرها در سیستم پیچیده اقتصاد ایران تاثیر خود را نشان نداده اند؟
استاد اقتصاد دانشگاه مازندران می گوید: به دلیل بسته بودن اقتصاد ایران، افزایش قیمت نفت و متعاقب آن دلار، مستقیما باعث افزایش قیمت دلار در ایران شده اما سیستم اقتصاد ایران از کاهش قیمت دلار پیروی نمی کند.
مهدی بشارتده سلوطی در گفت و گو با وارش نیوز با ارزیابی علت این پدیده تشریح کرد: از آنجا که بخش اعظم دلارهای فروخته شده در بازار آزاد متعلق به بانک مرکزی است و به عنوان مولفه ای برای جبران کسری بودجه دولت در نظر گرفته می شود بنابراین کاهش قیمت ارز به نفع دولت نبوده و به همین دلیل افت قیمت دلار به سادگی میسر نمی شود.
وی در استناد مطالب عنوان شده به اعترافات بابک زنجانی اشاره و در ادامه خاطرنشان کرد: تنها گزینه ای که هیچ ردپایی در سیستم اقتصاد ایران بر جای نمی گذارد همین فروش آزاد ارز است، بانک مرکزی ارز را در بازار آزاد به نرخ روز فروخته و به قیمت 4200 تومانی به صندوق باز می گرداند، ما به تفاوت آن که رقمی معادل 8 هزار تومان یا بیشتر است می تواند کسری بودجه دولت را جبران کند و متاسفانه این راهکار تنها در ایران رخ می دهد و در کشورهای دیگر نمود ندارد.
این محقق، مولف و پژوهشگر اقتصادی از کسری بودجه 200 هزارمیلیارد تومانی در سال 99 خبر داد و تاکید کرد: راه حل های پیش رو نخست افزایش درآمدها بوده و دوم کاهش هزینه های دولت است چراکه وقتی بودجه 99 با قیمت نفت هر بشکه 50 دلار بسته شده و اکنون با کاهش شدید نرخ نفت امکان فروش به این قیمت وجود ندارد بنابراین درآمد دولت کاهش پیدا می کند.
بشارتده با یادآوری مشکلات بوجود آمده ناشی از ویروس کرونا تصریح کرد: از آنجا که بسیاری از فعالیت های اقتصادی کاهش پیدا کرده و استمهال مالیاتی برای بسیاری از اقشار و صنوف در بازه چند ماهه در نظر گرفته شده است بنابراین تمرکز دولت نمی تواند به سمت درآمدهای حاصل از دریافت مالیات نیز معطوف شود بنابراین به دنبال راهی برای جبران کسری بودجه خواهد بود.
وی با اشاره به دیگر راهکار دولت برای جبران کسری بودجه، از ورود شرکت های دولتی به بازار بورس به عنوان ترفندی برای جمع آوری نقدینگی در دست مردم یاد کرد و افزود: اگر بورس رونق نمی گرفت و هیجان و رقابت توسط شرکت های دولتی نظیر شستا در این بازار ایجاد نمی شد قطعا نقدینگی مردم به سمت بازارهای موازی ارز و طلا حرکت می کرد و کشور شاهد افزایش قیمت طلا و ارز برخلاف روال جهانی آن می شد و می توان گفت این نوسانات تعمدا مدیریت شده است.
استاد اقتصاد دانشگاه مازندران دیگر تصمیم مهم دولت برای مدیریت شرایط کنونی که را کاهش سود بانک ها دانست و تصریح کرد: این اقدام نیز باعث تشدید حضور حداکثری مردم در بازار بورس شد به طوری که رکورد ثبت نام سامانه سجام شکسته شد اما اکنون نگرانی بابت حباب ایجاد شده متاثر از هجوم هیجانی مردم در این بازار نیز وجود دارد.
بشارتده با بیان اینکه بودجه با دلار 12 هزار تومان بسته شده و کاهش شدید ارز جهانی حتی می توانست دلار ایران را به کانال 10 هزار تومان هدایت کند اظهار کرد: دولت با راهکارهای عنوان شده در بحث عرضه و تقاضا توانست قیمت ها را مدیریت کند و نقدینگی را به سمت و سوی دیگری سوق دهد اما بالابودن قیمت کاذب ارز کنونی ناشی از عدم وجود ارز کافی، وجود تقاضا و فقدان معاملات است.
وی چالش های تحریم را عمده دلیل مشکلات بودجه ای و ارزی دولت دانست و تصریح کرد: این محدودیت ها باعث شده تا ایران برای برای مبادله با هر کشوری وابسته و نیازمند به دلار باشد و متاسفانه نتوانست سیاستی را با کشورهای هم پیمان پیش گیرد که بر اساس پول واحد کشور مقصد مبادلات انجام گیرد و تنها این اتفاق در معاملات ایران و چین رخ داده که بر اساس یوآن انجام می شود و این موضوع اکنون به یکی از نقاط ضعف ما و به پاشنه آشیل کشور بدل شده است.
این محقق، مولف و پژوهشگر اقتصادی در پاسخ به این پرسش که اگر کاهش قیمت نفت ادامه داشته باشد آیا بازهم قیمت ارز در ایران کاهش پیدا نمی کند گفت: این موضوع به تولید نفت بستگی دارد و پیش بینی می شود که تولید جهانی نفت برای برقراری تناسب عرضه وتقاضا کاهش یابد زیرا نفت استخراج شده قابلیت ذخیره سازی ندارد و اکنون نیز ذخایر تولید کنندگان تقریبا پر شده و به همین دلیل نفت آمریکا با منفی 37 دلار به فروش رسیده است.
بشارتده نوسانات اخیر در بازار نفت را مشکوک توصیف کرد و با بیان اینکه چنین تحولی نمی تواند سهوی باشد و دارای دلایلی است افزود: با عرضه بیش از حد نفت در بازار قیمت آن به شدت سقوط کرد بنابراین آمریکا از این فرصت برای ذخیره سازی حجم عظیمی از نفت با نازلترین قیمت استفاده کرد و توانست ذخایر خود را تکمیل کند که در غیر این صورت ذخیره سازی هزینه بیشتری را به این کشور وارد می کرد.
وی فرضیه احتمالی دیگری را مطرح و خاطرنشان کرد: این احتمال وجود دارد که آمریکا در شرایط نابسامان نزول قیمت نفت، تولیدات کشورهای دیگر را پیش فروش کند تا با در دست گرفتن بازار نفت جهان بتواند بر روی قیمت آن کنترل و مدیریت کرده و بر این بازار حکمرانی کند.
حال با آنچه مطرح شد باید به انتظار نشست و نظاره گر تصمیم سران اپک برای تعدیل قیمت جهانی نفت شد، هرچند بحث و نظر بر سر کاهش تولید نفت میان اعضای عضو و غیرعضو این سازمان موافقان و مخالفان خود را دارد و حتی دلایلی مختلفی برای توقف تولید نظیر مشکلات فنی و اقتصادی در تخریب چاه ها و زیان و هزینه ناشی از آن مطرح می شود اما هرچه که هست باید اذعان کرد طلای سیاه اکنون با همدست یک بیماری پاندمیک، اقتصاد جهان را مختل کرده و دلهره های بسیاری را برای کشورهای تولید کننده و مصرف کننده و حتی مردم ایجاد کرده است.