امروز : شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۷
سرویس : فرهنگ و هنر زمان :   ۱۳۹۹/۲/۳ - ۰۸:۲۳ شناسه خبر : ۶۱۴۸

شناسنامه عهد ساسانیان بنای باستانی کنگلو ورق می خورد بنای کنگلو از لحاظ تاریخی تا به امروز با توجه به ویژگی های سازه ای و قبور به دست آمده در اطراف حریم بنا نه در خود بنا، به اواخر دوران ساسانی در ایران می رسد...

اختصاصی وارش نیوز/ محمد کشاورز دیوکلایی  متولد سال 1363 اهل  قائمشهراست . وی دیپلم دبیرستان خود را در گرایش نمایش و هنرهای دراماتیک گذرانده  و پیش دانشگاهی را نیز هنر خواند و تحصیلات دانشگاهی وی نیز  از سال 1385 تا 1389، در مقطع کاردانی  و کارشناسی رشته مرمت ابنیه تاریخی به پایان رساند. بعد از پایان تحصیل در سال 1391 برای ادامه تحصیل با بورسیه به کشور ایتالیا رفت، اما  به دلیل تفاوت سیستم تحصیلی در این کشور و ایران، از ابتدا  شروع به تحصیل کرد و در رشته  علوم مرتبط با مرمت و حفاظت میراث فرهنگی در دانشگاه ساپینزا رُم در مقطع لیسانس فارغ التحصیل شد. این رشته کاملا مرتبط بر عناصر سازنده در راستای شیمی و فیزیک در ابنیه و سایتهای باستان شناسی است و در کنار باستان شناسان در سایتها به کاوش و حفاظت می پردازند. وی اکنون در حال حاضر ( سال 1399)  در مقاطع تحصیلات تکمیلی مشغول تحصیل می باشد.

 

*هیجان گرایش در کشف سالهای فراموش شده

 

محمد کشاورز از دلایل  گرایش به این رشته تحصیلی گفت: بعد از به نتیجه نرسیدن در هنر نمایش، که بسیار هنر وابسته ای است، و علاقه شدیدی که به طراحی و عکاسی داشته ، و همچنین به خاطر داشتن آشناییان باستان شناس، به این رشته روی آورد.

 از آنجایی که این کارشناس مرمت  به  سروکار داشتن با سازه ها و معماری علاقه زیادی داشت  و این شوق و علاقه وی تا قبل ورود به این رشته نیز محرز بود. وی در این باره در گفت و گو با وارش نیوز  گفت:  قدیمی ترین آثاری که در آن زمان شناخته بودم بر روی کارت پستال از عکسهای پاسارگاد و تخت جمشید بود و مهم ترین و نزدیک ترین بنای تاریخی برای من پل ورسک بود. بارها با زغال از پل ورسک طرح هایی بر روی کاغذ طراحی نمودم. اما این مرا راضی نمی کرد و دوست داشتم سازه را بشناسم.  به همین دلیل  رشته مرمت بناهای تاریخی را انتخاب کردم.

لازم به ذکر است کشاورز دیوکلایی اولین معلم بصری در این رشته در شهرستان سوادکوه بود. وی در ادامه  گفت و گوی خود گفت : درست است که در این رشته  به عنوان خالق یک اثر هنری نیستیم، اما با هنر قدیم و برای درک بیشتر با هنر امروزه باید کاملا آشنا بود، مرمت و باستان شناسی فعالیتی خلاقانه به عنوان هنرمند و خالق اثر، به حساب نمی آیند؛ به همین دلیل عکاسی را ادامه دادم، زیرا معتقدم انسانها باید حتی به کوچکترین شکل خالق باشند. رشته های مرمت و باستان شناسی، حفاظت و شناخت از هنر هنرمندان دوران قدیم و معاصر است. برای همین یک فعالیت پویا و در جریان می باشد و در آخر مورد توجه و تماشای بیننده قرار می گیرند. هیجان این گرایش در لحظه ای است که کاشف چیزهایی می شوی که سالها رو به فراموشی بوده اند.

 

  *برج رسکت ساری، آغازی حرفه ای

کشاورز کارشناس امور مرمت بناهای تاریخی اظهار داشت : از سال 1385  به صورت حرفه ای با گروهی شروع به کار نمودم  که در آن دوران در مرمت برج های آرامگاهی مازندران مشغول بوده اند. ( هنوز هم با این عزیزان در ارتباطم، آقایان: مهندس سعید سلیمانی، ابوالفضل نیکوبیان و مجید ایاسی،).

 آن سال در مدت کوتاهی که با مهندس ایاسی همکاری داشتم به مرمت برج رسکت ساری پرداختیم. و بعد از آن با دکتر سامان سورتیجی که در آن دوران مدیر پروژه قلعه های باستانی مازندران بودند آشنایی  پیدا کردم  که به همراه ایشان و مهندس جواد پوریانی(معمار و مرمتگر ابنیه تاریخی)، در سال 1386 برای اولین بار بعد از 1500 سال به بنای کنگلو داربست زدیم و مرمت و حفاظت در حین کاوش صورت پذیرفت.

 - پیش از ورود محمد کشاورز به این گروه، اولین فصل کاوش بنای کنگلو در سال 1385 با مدیریت دکتر سورتیجی و و دو باستان شناس دیگر به نام های علی یوسفی و مهدی عابدینی عراقی به پایان رسید. این پروژه تا چند ماه قبل از خروج کشاورز از ایران فعال بود و بعد از آن هیچ فعالیتی در این بنای با ارزش اتفاق نیوفتاد.

وی در ادامه افزود:  در سالهای دهه 80 با همکاری مهدی عابدینی عراقی  باستان شناس در سایت تپه شاهنشین رسکت در ساری فعالیت میدانی داشتم.  در آن سالها در حوزه مرمت در استان به طرح مرمت بقعه روستا امافت پرداختم، طرحهای حفاظتی و مستند سازی بسیاری از بناهای سوادکوه از جمله غارهای "اسپهبد خورشید" و "کیجا کرچال " که دو گروه بزرگ سنگ نوردی شهرستان ساری با نام های "بیگ وال" و "چکاد"  را انجام دادم؛ همچنین بررسی معماری "کاروانسرای گدوک" و شناخت ابنیه فراوان در استان، فعالیت در اکوموزه روستایی استان مازندران که فعالیتهای میدانی در بخش معماری سنتی استان را در بر میگرفت و فعالیتهای دیگر در حوزه گردشگری و صنایع دستی و... .

-  تصاویری از محمد کشاورز در سال 1387 نیز به عنوان پوستر و کارت پستال در حوزه گردشگری استان مازندران به چاپ رسیدند که یکی از این عکسها مربوط به بنای زیبای کنگلو بوده است. وی تقریبا 5 سال عکاس راه آهن شمال از سالهای 1387 تا 1391 بود که خود به نوعی برای او مطالعه منطقه و شهرستان سوادکوه از ریل خط آهن بوده است. مسیری که بیشتر ابنیه موجود در شهرستان سوادکوه را می شود با چشم دید. در خارج از مازندران نیز در استانهای خوزستان و آذربایجان غربی فعالیتهای مرمتی و مردم شناسی داشته است.

 

*علائق درونی ای که سبب باستان شناسی شد

 این کارشناس ابنیه درباره باستان شناس شدن خود این چنین توضیح داد که: باستان شناس شدن در طول این سالها به وجود آمد؛ رشته تحصیلی اش مرمت  است و در حال حاضر میان رشته ای در راستای میراث فرهنگی بلاخص باستان شناسی است. اما به نوعی تقابل این دو حرفه و علم یعنی باستان شناسی و مرمت برای او مهم بوده، و اینکه  کار با افرادی که باستان شناسانی بودند که به حضور مرمتگر در حین کاوش اعتقاد داشته اند و یا مرمتگرانی بودند که نیاز یک دانای باستان شناس را ضروری می دانستند. او خود را یک باستان شناس نمی داند، زیرا میراث فرهنگی شامل تمام این حرفه ها است و تیتر رشته او نیز در حال حاضر تکنولوژی حفاظت و مرمت در میراث فرهنگی است.

وی بر این معتقد است که میراث فرهنگی از بناهای تاریخی و یا از سایتهای باستان شناسی به دست می آید؛ به همین دلیل هم در مرمت بوده  و هم در باستان شناسی، و بیشتر خود را در بخش طراحی سازه های به دست آمده در سایت باستان شناسی موثر می داند. وی همکاری در بخشهای پژوهشی با بزرگانی چون دکتر رحیم موسوی ساروی، باستان شناس مهدی خلیلی نیز در حوزه های فرهنگی علاقه اش بیشتر نمود، که بتواند گامی هر چند کوتاه برای بخشی از کشورمان بر دارد.

 

آنچه که درباره ابنیه یا قلعه کنگلو باید بدانیم

کشاورز و تمام کسانی که هنوز به کاربری ابنیه کنگلو مطمئن نیستند می گویند: بر این باوریم که نمی شود به این راحتی نام و کاربردی بر چیزی نهاد. این بنا را بنای یادمانی کنگلو نامیده شد به این خاطر که مطمئن هستیم این بنا قلعه نبوده است. با توجه به وجود گورستان در جبهه شمالی این بنا، می شود این امر را ثابت کرد. نمی شود به شکل قطعی چیزی درباره کاربرد این بنا گفت در حالی که دکتر سامان سورتیجی در سالهای اولیه کاوش بر این نظریه بودند که شاید، نه قطعی شاید این بنا کاربری پرستشگاهی داشته باشد و بعد از حفاری در جبهه شمالی بنا هیچ نشانه ای از پرستشگاههای پیش بینی شده یافت نشد، و متاسفانه خبری شدن این فرضیه از طریق دوستداران فرهنگ و کوهستان، با نام پرستشگاه اناهیتای کنگلو، به ما آموخت حتی کلمه ای به کار نبریم که در آینده بزرگنمایی شود. به همین خاطر با توجه به موقعیت این بنا از لحاظ قرار گیری در منطقه و شکل سازه ای آن باز هم نمی خواهیم کلمه ای جز بنای کنگلو را بر این سازه پر ابهت برگزینیم. این بنا قلعه نیست. نمی شود برای مثال، به مسجد گفت کاروانسرا و به آب انبار گفت مدرسه.

  

نمایی از جبهه شمال شرقی بنای کنگلو و مسیر دسترسی به بنا

 

 

* بنای کنگلو

بنای کنگلو از لحاظ تاریخی تا به امروز با توجه به ویژگی های سازه ای و قبور به دست آمده در اطراف حریم بنا نه در خود بنا، به اواخر دوران ساسانی در ایران می رسد و تا دوران اسلامی نیز آثار گورستان دیده شد. این بنا در کنار بناهای دیگر در منطقه نشان از یک سلسله ساخت و ساز دارند که کاملا به یکدیگر مرتبط بوده اند. با توجه به داده های تاریخی کم در حفاری های باستان شناسی در سالهای فعالیت دکتر سورتیجی به عنوان مدیر پروژه، به ساسانی بودن این بنا یقین پیدا شد. نمونه سفالهای به دست آمده و داده های دیگر باستان شناسی همه و همه از بنایی نشان دارد، که در طی این 15 قرن زلزله ها و فرسودگی ها هنوز جزو بناهایی است که از لحاظ سازه در استان مازندران بیشتر بخش آن باقی مانده است. از این بنا در کتاب استاد منوچهر ستوده برای اولین بار در دهه 50 و 60 اسمی آورده شد و در سال 1385 اولین کاوش این بنا انجام شد. بنایی که با شناسایی های بعدی نشان از این داشت که در سه طبقه بوده است و ابتدا در یک طبقه و بعدها دو طبقه دیگر ساخته شد و دو باله و دو برج توپر بر آن افزودند. توصیف استاد ستوده از این بنا به مانند عقابی بوده که بالهایش را بر فراز این کوه گشوده بود. در دهه 80 حدود 5 سال مداوم به فعالیتهای باستان شناسی، مرمت و نقشه برداری و تایین حریم پرداخته شد که باید گفت که  بدون کمک اهالی روستای کنگلو این امر میسر نبوده است. بنایی در سه طبقه  (ارگ مرکزی) و دو بازو که دیواره های کشیده توپر و دو برج توپر دارد. سعی بر قرینه بودن این بازو ها دیده می شود. پی بنا بر سطح عوارض طبیعی است. سازه کنگلو، بنایی است که تقریبا مشابه ندارد.بنایی با ساختار لاشه سنگ و ملات گچ نیمکوب که قرنهای زیادی قدرت خود را به همگان از نظر سازه ای نشان داده است. این بنا در جبهه جنوبی خود دره ای را دارد که به 370 متر می رسد و نشان از یک موقعیت استراتژی بالایی دارد. در دو طرف کوه دو مسیر رودخانه به دره می ریزند. این بنا به صورت هنرمندانه توسط معمارانش با طبیعت خو گرفته. کاوشهای انجام شده به غیر از حریم بنا، در اطراف خود سازه شامل حفاری طبقه دوم، حفاری فضاهای به دست امده در جبهه جنوبی بنا در دو باله، و حفاری جبهه شمالی بنا به طور سراسری برای فهم دقیق مسیر دسترسی و یا شاید نشانه هایی از مسیر رساندن آب. در راستای مرمت این بنا نیز باید گفت یکی از پروژه های سخت مرمتی در ایران بوده است که در فاز اول مهندس جواد پوریانی و در فازهای بعدی محمد کشاورز به طرح و اجرا پرداختند.( با نظارت کامل دکتر سورتیجی و با همکاری باستان شناس حمید باقری و مرمتگر سید صابر احسانی که نقش موثری در این پروژه داشته اند. همچنین تیم نقشه برداری با سرپرستی مهندس مهدی اصغرپور که کار دشواری در این بنا داشته اند.). بنای کنگلو یکی از قدرتمند ترین بناهای شمال کشور ایران است که بر طبیعت سنگین و خشن خود پیروز گشته و زیبایی خود را نشان می دهد.

 

  

نمای عمومی بنای کنگلو، عکس تابستان سال 1385 که در سال 1387 به عنوان پوستر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مازندران ارائه شد.

 

  ارگ مرکزی بنای کنگلو در سه طبقه قبل از مرمت، سال 1386

 

نام گذاری بخشهای اصلی بنای کنگلو و ترسیم آخرین پلان بنا توسط محمد کشاورز دیوکلایی بعد از آخرین فصل کاوش. سال 1389

 

 

 *رابطه تاریخ و آثار باستانی  

محمد کشاورز باستان شناس قائمشهری در ادامه گفت و گو با وارش نیوز گفت: تاریخ و آثار باستانی دوعناصر جدایی ناپذیر از هم هستند. این را بدانید که در یک تیم باستان شناسی باید همیشه، گروههای باستان شناسی، مرمت، گیاه شناسی، سنگ شناسی، عکاسی، نقشه برداری حضور داشته باشند. می دانیم که امروز بسیاری از میان رشته ها مانند گیاه باستان شناسی، کانی شناسی، فلز شناسی، مطالعات شیمی و فیزیک نیز با باستان شناسی رابطه مستقیم پیدا کرده اند. یک شیمی دان می تواند به تغییر و تحولات عناصر موجود در ملات به کار رفته در یک بنا پی ببرد. یک گیاه شناس نیز می تواند به تاثیرات جوی و پوشش گیاهی و جغرافیایی منطقه و تاثیر و محوطه و سازه آگاه شود. علوم تجربی نیز می تواند به تاریخگذاری دقیق سال ساخت محوطه بپردازد. زیرا علم باستان شناسی دیگر بر مبنای فرضیه پیش نمی رود. در تمام جوامع پیشرفته پیش از به کار بردن فرضیات به مطالعات جامع و میان رشته ای می پردازند و بعد نتایج نهایی را به صورت پروژه، مقاله و کتاب ارائه می دهند. پس بدانید که تاریخ چقدر به آثار باستانی نزدیک است. اگر در کتاب های تاریخی اسمی از بنای کنگلو نمی امد به قدمت آن کمتر پی برده می شد. با منابع تاریخی راه برای باستان شناسان هموار می شود

قبری که به نوعی تاریخ ارزش باستانی منطقه کنگلو را نشان داد. دکتر سامان سورتیجی در حال کاوش قبر 1500 ساله، کنگلو.

 

 

*شناخت بنای تاریخی سواد می خواهد

کشاورز دیوکلایی به عنوان کسی که چندین سال از بهترین سال‌های عمر خود را در کاوش و پژوهش گذرانده، در مقابل گفتن عبارتی غیر کارشناسانه در خصوص اشیا یا ابنیه های تاریخی همچون "اینها سنگ و خشتی بیش نیستند"  چنین  پاسخ داد: تنها اشخاص بی سواد هستند که معماری را ناچیز می دانند مطمئنا ذهنشان درگیر مسائل غیر انسانی است. زیرا حتی یک کودک هم اگر از دیدار یک بنای تاریخی چیزی متوجه نشود، کمترین سئوالهای ذهنش این است، این دیوارها چه هستند؟ چرا نگاهش می کنیم؟ و به دنبال ارزش در آن بنا یا شئی می گردد.

کشاورز در ادامه گفت:  زمانی که برای پروژه مرمتی کنگلو نیاز به نیروی انسانی داشتیم با شخصی از اهالی روستای نزدیک بنای مورد نظر صحبتی شد. هدف از گفتگو به نوعی استفاده در مطالعات تاریخ شفاهی بود. از وی پرسیدم تا به حال به بنا رفتید؟ این بنا 50 سال پیش چگونه بوده است؟ گفت که نرفته تا به حال!!! حدود 65 سال داشت و هیچ وقت تا بنا نرفته بود. از دید ایشان این بنا را اهریمن ساخته بود و از دید آنها با نزدیکی به بنا باعث می شد دیگر کافر به حساب بیایند. اما از آن روز همه ساله برای عمران این بنا اولین کلنگها را همین شخص می زد و می گفت انچه که خار آید روزی به کار آیند. کسی که به هنر و تمدن و فرهنگ کشورش به هر دوره که مربوط باشد به دید هیچ نگاه کند، ناچیز ترین نوع موجودات جهان است. در مورد بنای کنگلو نامهری های فراوانی شد، اما روزی که چندی از مسئولین تا پای بنا امدند، دیدشان تغییر کرد. برای ما همین کافی بود.

 

*وامدار برادرم هستم

-این کارشناس ابنیه تاریخی اسامی دوستان زیادی را در اوایل گفت و گو خود نام برد که هر کدام به نوعی  یاری گر او بودند اما وی تاکید داشت ؛ شخصی که نخستین بار او را در مسیر باستان شناسی هدایت کرد برادرش مجتبی بود که برای اولین بار او را با سوادکوه و کنگلو آشنا کرد. و بعد آن نیز  دکتر سامان سورتیجی زمینه هایی را برایش فراهم نمود تا خود را بیازماید.

وی همچنین در ادامه افزود: دوستان کوهنورد و سنگ نوردم به نام های  مسعود مطیعی، داوود لشکری، پرویز حبیبی، کمیل قاسم پور و همه ی عزیزان دیگری که ممکن است نامشان از قلم افتاده باشد، بنده را بارها و بارها با ابنیه ی البرز مرکزی و شرقی آشنا کردند و همچنین شادروان دکتر منوچهر ستوده و کارنامه فعالیت های ایشان همواره الگوی انگیزشی و فرهنگی من بوده اند. ، بدین وسیله سپاسگزارشان هستم.

وی تاکید کرد:  دست همه ی عزیزانی که به این بنا بها دادند و در راه اعتلای کشورمان، شبانه روز، تلاش می کنند به گرمی می فشارم.

 

* ناگفته ها...

کنگلو، نگین مظلوم مازندران است

کشاورز در پایان افزود: در مورد بنای کنگلو باید گفت که این بنا زیبا ترین بنای موجود در استان مازندران در راستای همخوانی با طبیعت بکر است. ارتفاع 1800 متری این بنا از سطح آبهای آزاد، مکانی را برپا کرده است که به دلیل اقلیم و تغییرات شدید فصلی رنگهای نابی را بر چشم بیننده می سازد. بنایی که هنوز جز چند مورد کوچک حفاری غیر مجاز و وندالیسم، می تواند به لیست ابنیه تاریخی ایران در فهرست جهانی یونسکو معرفی گردد. بنایی که حریم منظر آن مطالعه شده و اهالی روستای کنگلو نیز با نگهداری این بنا مشکلی ندارند. زنده ماندن بنای کنگلو روستاهای اطراف را نیز تحت حفاظت قرار می دهد.

در روستای کنگلو هنوز زنان هنرمندی هستند که اگر جاجیم ها و گلیم ها به فراموشی بروند بخشی از صنایع دستی مازندران به نابودی رفته. معماری کوهستانی این روستاها که نیز متاسفانه همه رو به نابودی هستند. بافت کوچه پس کوچه های این روستاها که امروز به سنگ فرشهای مدرن بی معنا تبدیل شده اند، همه و همه فراموشی قلعه است.

اقتصاد اهالی هم رو به رشد است و جوانان نیز رفته رفته به روستا می گردند و از اثر باستانی نزدیک زادگاهشان حفاظت می کنند. زمانی  به همراه گروه بزرگی در سال 1389 در راستای پایان نامه دانشگاهی خود  جشن موسیقی در روبروی قلعه برگزار کردیم و به این بهانه از همه اهالی تشکر کردیم. این مراسم باید همه ساله برگزار شود. بنای کنگلو به عنوان یه قاب عکس می تواند پذیرای هزاران مراسم هنری و فرهنگی باشد. این بنا هنوز نیاز به حفاظت شبانه روزی دارد. نیاز به کنترل رفت و آمد. این بنا نباید به یک بنای بی صاحاب تبدیل شود. نگین مظلوم مازندران است. مستند نگاری زحمات اهالی روستا برای مرمت بنا نشان دهنده کاری فرا انسانی بوده است. اما گله مندی ها بسیار است که حتی مسئولی خسته نباشید به گروه مرمت این بنا و اهالی نگفت؟ سهم زنان روستای کنگلو در مرمت بنای کنگلو هرگز فراموش نمی شود. مسیر لوله کشی آب از روستا تا سازه، حدود 1800متر، بردن الوارها و داربست بر شانه این زنان، بردن کیسه های گچ در آن شیب تند، زحمات این مردمان است. زبان از توصیف آن روزها عاجز است. این منطقه یکی از بزرگترین مناطق دارای پتانسیل گردشگری است که به فراموشی سپرده می شود. این منطقه با دارایی طبیعی و تاریخی از جمله روستاهای امافت، کنگلو، اریم، قله بلند خرونرو، رشته کوه زارجیم، مسیر سرتنگه و زرشک دره، ملرد و عباس علی، چشمه برارده، همه و همه یک امکان بزرگ گردشگری است که در پی آن اقتصاد برای روستاییان و استان خواهد بود.

نکته حائز اهمیت در مورد این محوطه باستانی نوع تدفین است که دکتر سورتیجی و مهندس عابدینی و خلیلی بر روی آن کار کرده اند. در دوران ساسانیان به دلایل اعتقادی بعد از مرگ اجساد را مانند هخامنشیان دفن نمی کردند. اما در کنگلو این اتفاق افتاده است. این ها همه مسائلی است که بر روی آن پژوهش شده است.

این همه زیبایی حتی در قالب  یک بروشور در روستا نیست که به گردشگر داده شود. واقعا تاسف بار است.

سال 1394 برای اولین بار تیمی را از ایتالیا برای بازدید از شهرستان سوادکوه و منطقه کوهستانی در جنوب این شهرستان دعوت نمودم. زمانی که بنای کنگلو را دیدند، در حیرت مانده بودند چرا این ابنیه شناخته نشده است؟ باید ذهنمان را فراتر از یک شهرستان یا استان ببریم و به جهانیان این ابنیه را نشان دهیم. در سوادکوه همه چیز در کنار هم خو گرفته است. همین که این شهرستان به پایتخت ایران نزدیک است، خود یک قدرت گردشگری است. یک گردشگر خارجی از کشورش مستقیما برای بازدید از ایران به تهران می رسد و مستقیما به فارس یا اصفهان و حتی یزد و کرمان می رود، اما نمی داند مازندران کجاست، شهرستان های ناب و تاریخی چون سوادکوه را نمی شناسند. بیشتر جاهای جهان دریا و کوهستان و جنگل را دارند، اما جنگل و کوهستان با این همه غنای تاریخی در همه جا یافت نمی شود. سوادکوه را باید از همه لحاظ دید، چه کوهستان چه در جلگه.

 

**  محمد کشاورز : به زودی مقاله ای تخصصی در مورد باستان شناسی و معماری و مرمت این بنا در اروپا ارائه خواهیم داد.

 

محمد کشاورز دیوکلایی

رُم، ایتالیا هفدهم آپریل 2020

 

 

 

تصویر محمد کشاورز در سال 1385 برای مطالعات مرمتی و پتانسل نیروی انسانی برای رساندن مصالح به بنای کنگلو

 

جبهه شرقی بنای کنگلو پیش از حفاری های سال 1386 تا 1388، و مرمت این بخش از بنا، عکس سال 1387

 

مسیر هر روزه اعضای گروه به سوی قلعه، در این تصویر آقای درواح شورای محل روستا، کمال ضرابی از اهالی روستا و دکتر سامان سورتیجی مدیر پروژه دیده می شوند و محمد کشاورز دیوکلایی مرمتگر و عضو گروه باستان شناسی و محمد رضا یار محمدی که در بخش حمل و نقل در گروه بودند.

 

بانوان شریف روستای کنگلو که در تمام مراحل مرمتی همراه مردان زحمت کشیدند. سال 1385 و 1386

 

جناب عبدالحسین دلاویز از زحمتکشان روستای کنگلو که از اولین اشخاصی بودند که دست دوستی برای کار در بنا دادند

 

در این تصویر نیز عزیزان گروه اجرایی دیده می شوند که دو استاد بنا از بهشهر آمدند. در سمت راست تصویر نیز جوان کنگلویی رضا رهنما دیده می شود که کمکهای فراوانی به گروه مرمت و باستان شناسی کردند.

 

 

قدرت زنان این روستا قابل وصف نیست. بانوی کنگلو نامی که بر خانم بزرگوار ضرابی نهادیم. این شیرزن حدود 6 الوار 6 متری با وزن 80 کیلوگرم را از روستا تا بنای کنگلو برای شروع اقدامات مرمتی آوردند. همچنین سایر مصالح برای کارهای میدانی. آیا حق مرمت بنای کنگلو در آن زمان پنج میلیون بودجه بوده است؟ اما با همه بی مهری ها این پروژه به عشق اهالی روستا سالها ادامه داشت.

 

اعضای تیم کاوش در سال 1389، آخرین کاوش در راستای تعیین حریم برای بنای کنگلو، 22 ترانشه زده شد.

از راست به چپ: سلمان دلاویز، مهندس حمید باقری ( اعضای تیم کاوش)، مرحوم شعبان دستداران، دکتر سامان سورتیجی (مدیر پروژه)، جناب معافی( حمل و نقل گروه میراث)، پیام درواح، میثم دلاویز، محمد کشاورز دیوکلایی (مرمتگر و از اعضای باستان شناسی).

 

تیم کاوش و مرمت در سال 1386

ایستاده از راست: قاسم پرتوی، جناب درواح، مرحوم دستداران، دکتر سورتیجی، مهندس باقری، مهندس پوریانی، محمد کشاورز دیوکلایی. نشسته از راست: کمال ضرابی، محمد پرتوی، دو دانشجوی کاراموز، جابر راستگو، در کنار اسب رضا رهنما.

 

 

 

نمای شمالی بنای کنگلو در مه، مرداد 1386

 

 

 

  پرسشگر و تنظیم گزارش : عبدالله (علی)  شهمیر شورمستی روزنامه نگار

 

  کارشناس : محمد کشاورز دیوکلایی، باستان شناس مازندرانی مقیم ایتالیا

 

فروردین 1399

ارسال نظر

نام :
ایمیل:(اختیاری)
متن نظر:
ارسال

• نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.


• نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.


آخرین اخبار
بیشتر