مفهوم شکاف بین نسلی
وارش نیوز/ اصطلاح شكاف نسلها که نخستين بار در دهه ۶۰ در كشورهاي پیشرفته مطرح شد به نحوي تعارضهای ارزشی و تفاوتهای هویتی/ فرهنگي ميان فرزندان و والدينشان را تشريح ميكرد.
|
طي دهههای اخير تفاوت قابلتوجهي ميان ارزشهاي جوانان با والدينشان مشاهده مي شود. صاحبنظران اين پديده را در ابعاد مختلف و از منظرهای متفاوتی همچون روانشانسي، جامعهشناسي و علوم تربيتي تبيين و تحليل کردهاند. در نیمۀ دوم قرن بیستم، جهانیشدنِ دستاوردها و پیامدهای مدرنیته که به همراه خود آموزش همگاني، گسترش رسانههاي جمعي و بسياري موارد ديگر را پدید آورده موجب افزايش دانش و آگاهيهاي عمومي نسل جديد شده و حوزه ارتباطات انساني و اجتماعي آنها را وسيعتر نموده است. نتيجه اين فرايند آن بوده كه نسل جديد اولاً روند اجتماعيشدنشان با شتاب زياد انجام ميگیرد و ثانياً منبع ارزشگذار او و تعیینکنندۀ هویت و ذهنیت او دیگر فقط خانواده و سنتهای حاكم بر خانواده نیست. از دید کارل مانهایم، يك نسل حقيقي تبلور يك آگاهي نسلي متمايز و نتيجه حوادث تاريخي عظيمي است كه افراد در حدود17-25 سالگي داخل حوزه جغرافيايي واحدي، به طور مشترك آن را تجربه ميكنند. پير بورديو نيز نسل را به عنوان يك برساخت اجتماعي و حاصل تضاد بر سر منافع اقتصادي و فرهنگي در داخل يك ميدان معين تعریف میکند.
ريشهيابي و تبيين پديده شكاف نسلي در جوامع پيچيده و پرتحول معاصر به طور کلی بر مبنای دو رويكرد انجام گرفته است. بنابر رويكرد اول وقايع تاريخي مهمی كه در حكم حوادث نسلساز عمل ميكنند شرايط تازهاي را براي يك گروه نسلي به وجود ميآورند كه تجربه زندگي در آن شرايط و فضاي خاص اجتماعي-تاريخي، ارزشهايي را براي آنها برجسته ميسازد كه در برداشت مانهايمي آن، جنبه ايدئولوژيك و آرماني نيز براي آن نسل پيدا كرده و محور زندگي آتي آنها قرار ميگيرد. نتيجه چنين وضعي، چيزي جز دوام تعارضات نسلي در جوامع و نظامهاي اجتماعي نخواهد بود؛ چنین چیزی تعارض بين نسلها را به امری اجتنابناپذير تبدیل میکند. بر مبنای رویکردی دیگر، یعنی رویکرد تضاد ساختاري، تعارض نسلي از سطح انديشه و ايدئولوژي به سطح منافع، منابع و موقعيت عینی نسلها انتقال مييابد كه قابل چونوچرا و تغيير و تعديل است. این رویکرد تضاد نسلها را نتيجه توزيع نامتعادل در حوزه ثروت و قدرت میداند و بر آن است که انحصار منابع و سرمايههاي مختلف مادي و نمادين همواره در دست نسل در صحنه است. بورديو برخورداري یا محروميت از امكانات و فرصتهاي موجود اقتصادي، اجتماعي و سياسي را ريشه شكاف نسلها ميداند، يعني از دید او مسئله اصلي بين نسلها، توزيع نابرابر سرمايههاي مختلف به ويژه در دو حوزه قدرت و وثروت ،بين نسلها در ميدانهاي مختلف است كه سرمنشاء تعارضات مشاهده شده ديگر از جمله تعارضات فرهنگي ميان آنهاست.
دگرگونیهاي ارزشی خانواده ها و نسل ها، یکی از عناصر كلیدي نظام فرهنگی جامعه به شمار میرود. به نظر میرسد ریشه بسیاري از مسایل اجتماعی و ناهنجاريهاي رفتاري چه در سطوح فردي و چه در رفتار گروه ها، جریان ها و اقشار اجتماعی، ناشی از حالت عدم تعادل و طیف گونگی نظام ارزشی است. مطالعه شکاف هاي ارزشی به ما در فهم مکانیسمهاي این تغییر و تحوالت كمک مینماید. با توجه به اینکه تغییر و تحول امري گریز ناپذیر است، شناسایی مکانیسمهاي این تحول در نظام ارزشی نسل والدین و فرزندان مخصوصاً در سطح خرد و میانه میتواند امکان دستکاري در نقشه سازماندهی ساختار آینده ایران را فراهم آورد.
سید آیت الله موسوی
فعال اجتماعی
ضمیمه :